می توان گفت قدمت زیور آلات برابر با خود انسان است.
از زمانی که انسان کهن خود با طبیعت پیرامون خود دست و پنجه نرم می کرد و برای گذران زندگی خوراک، پوشاک و دیگر مایحتاج فراهم می آورد، درک زیبایی شناسی نیز همراه با تجربیات روزمره در آن شکل گرفت.
تغییرات محیطی، از سیاهی شب تا روشنایی روز، تغییر زمان با گذشت فصل ها، تنوع شکل ها و رنگ های طبیعی در جانداران، گیاهان و اشیاء بیجان در ذهن انسان ادراکی از معنا بخشی را بوجود آورد و برای هر پدیده علتی ماورائی متصور بود.

همانند روزگار معاصر طلا، جواهرات و زیورآلات مختلف در روزگاران گذشته بیشتر به منظور کسب حیثیت و اعتبار اجتماعی، ارضای نیازهای روحی و غریزی، تزیین اندام های مختلف بدن و انجام مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می گرفته است.
از بررسی نقاشی هایی که قدمت آنها به ده ها هزار سال قبل می رسد و انسان های نخستین بر روی دیوارهای غارها ترسیم کرده اند معلوم می شود که آنها زیورآلات را به کار می برده اند، زیرا در این نقاشی ها افراد با اشیائی مانند گردنبند و دستبند آراسته شده اند.